هديه اي ازطرف خدا

زیباترین هدیه الهی

سلام خوشگله بابا پسر قشنگم، این اولین مطلبی هست که بابایی در وبلاگت واست مینویسه.الان که دارم این مطلب رو مینویسم من و مامانی روز شماری میکنیم برای بدنیا اومدنت.میخوام از روزی بگم که برای اولین بار فهمیدیم یک هدیه آسمانی در راه داریم.روز جمعه دوم تیرماه امسال روزی که مامانت وقت دکتر داشت..اول از احوالات خودم در این روز بگم.از صبح که بیدار شدم با اینکه تا حدودی استرس رو در چهره مامانت میدیدم اما خودم چندان استرس نداشتم انگار بهم الهام شده بود خبر خوبی در راه هست.روز، روز حساسی بود روزی بود که دکتر تعین میکرد که یا کیست مامان خوب شده یا باید بره برای عمل.خب مادرت هم طبیعتا استرس زیادی داشت و البته طبیعی هم بود.چند روزی بود که تغییرات رو در...
18 دی 1391
1